سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱: مکن سؤال ز هر بی وفا وفای مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مکن سؤال ز هر بی وفا وفای مرا که غیر وقت چه داند کسی صفای مرا چه نسبت است دلم را به جسم زار و نزار که استخوان نکند صید خود همای مرا غمی ز مرگ چو آتش نداشتم دیشب که کرد اخگر من گرم داشت جای مرا چو اهل زرق و ریا دلق من به نیل مزن بزن به بادهٔ رنگین خم، ردای مرا اگرچه کشت مرا ناوک نگاه تو لیک ستان ز لعل لب خویش خونبهای مرا به زور باده گشا هر گره که هست مرا به روی آب بزن نقش بوریای مرا زیاده ده دو سه ساغر ز خود خلاصم کن به آب و خاک خرابات زن بنای مرا به آن امید سعیدا شبی به روز آورد که این غزل برساند به او دعای مرا سعیدا یزدی