آذر بیگدلی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۸: تو را که گفت : رخ از دوستان بگردانی؟!
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو را که گفت : رخ از دوستان بگردانی؟! ز دوستان، رخ چون بوستان بگردانی؟! بگلبنی که کند نوحه زاغی، ای بلبل؛ جز این چه چاره، کزو آشیان بگردانی؟! چو تازی از پی صیدم سمند ناز مباد زنی به تیغم و، از من عنان بگردانی زمام ناقه ی یار از کفت نیفتد اگر بگرد محملم ای ساربان بگردانی به پیری، از ستمش آه اگر کشم؛ یا رب گزند آه مرا، ز آن جوان بگردانی چو رو بقبله کنند اهل قبله ای همدم مباد رویم از آن آستان بگردانی رفیق برهمن و شیخ اگر شوی آذر ز دیر و کعبه دل این و آن بگردانی آذر بیگدلی