آذر بیگدلی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۵: دل ز یار کهن، مگر کندی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل ز یار کهن، مگر کندی که بیاران تازه خرسندی؟! آه، ای نخل سرکش از جورت کآشیان مرا پراکندی رشته ی جان ما گسست دریغ که بزلف تو داشت پیوندی بیتو یعقوبم، آگهی از حال داشت، گرداشت چون تو فرزندی! بنوازم، چه باشد ار بیند بنده یی لطفی از خداوندی بتلافی گریه ی تلخم داشت در زیر لب شکرخندی غیر را سوختی ازین غیرت که بجان من، آتش افگندی! مرد آذر ز هجر و از مرگش نتوان یافت جز تو خرسندی آذر بیگدلی