آذر بیگدلی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۸: شد از دو چشم توام، چشم خونفشان هر دو؛
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شد از دو چشم توام، چشم خونفشان هر دو؛ چه کرده اند، باین هر دو بنگر آن هر دو! دو چشم نه، دوز بابل رسیده سحرورند؛ که باشد از فن هاروتشان نشان هر دو! دو چشم نه، دو نکو نرگش گلستانند؛ که گشته در چمن دل نگاهبان هر دو! دو چشم نه، دو بلا جاودان خونخوارند؛ که خورده خون کسان، گشته ناتوان هر دو! دو چشم نه، دو عجب سحر پیشه غمازند که کرده جان بتن سامری روان هر دو! دو چشم نه، دو سیه مست ترک بیرحم اند؛ که بسته خنجر خونریز بر میان هر دو! دو چشم نه، دو جفاپیشه دزد طرارند که میبرند نهان دل ز مردمان هر دو! دو چشم نه، دو نظر باز رند عیارند؛ که می کنند بسی فتنه ها عیان هر دو! دو چشم نه، دو سخن ساز طفل خاموشند؛ که میزنند بسی حرف و بی زبان هر دو! دو چشم نه، دو غزال سفید دل سیهند؛ که میچرند ز شوخی بگلستان هر دو! دو چشم نه، دو حریفند صید کش، آذر که کشته صید حرم را در آشیان هر دو! ز گیسوان مسلسل بدست هر دو کمند ز ابروان مقرس، بکف کمان هر دو آذر بیگدلی