آذر بیگدلی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۶: چرا، هر جا مرا دیدی،از آنجا آمدی بیرون؟!
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چرا، هر جا مرا دیدی،از آنجا آمدی بیرون؟! محابا کرده ز آنجا بی محابا آمدی بیرون؟! ز بزم غیر، رشکم برد بیرون شب؛ ندانستم در آن غمخانه ماندی تا سحر، یا آمدی بیرون؟! شنیدم شب ببزم غیر ماندی، مردم از غیرت؛ نخواهم زنده شد، گیرم که فردا آمدی بیرون! زدی آتش بجان بلبل و قمری که از گلشن سحر چون شاخ گل ای سرو بالا آمدی بیرون ز تنهایی ننالم، لیک از آن نالم که در خلوت مرا بگذاشتی تنها و تنها آمدی بیرون آذر بیگدلی