آذر بیگدلی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۲: شد از مرگ برادر، دل خراب و سینه ریش از من؛
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شد از مرگ برادر، دل خراب و سینه ریش از من؛ ندیده هیچ کس محزون تری در هیچ کیش از من کنندم خلق منع از گریه و من آنچه می بینم نباید بیش ازین در آه و زاری منع خویش از من نبیند کس پس از من یا رب این ماتم که پندارم ندیده است این مصیبت هیچ محنت دیده بیش از من بمرگ آن برادر چون نگریم خون، که در مرگش تسلی میدهندم خلق و میگریند بیش از من؟! ندارد سودی آذر گریه، گر پیش آید اندوهی؛ که از آغاز نوش از دیگران بوده است و نیش از من آذر بیگدلی