آذر بیگدلی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۳: ما بخلد از سرکویت، بتماشا نرویم؛
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما به خلد از سر کویت به تماشا نرویم به تماشا برود گر همه کس، ما نرویم تا گل روی تو، در شهر تماشاگه ماست به تماشای گل از شهر به صحرا نرویم! دوستان، دوست ازین مرحله رفت و، ز پیش رفت دل؛ ما برویم از پی او یا نرویم؟! میهمانیم درین خانه به امّید وفا روی درهم مکش ای سست وفا، تا نرویم رود از رفتن ما خلقی از آنجا به گذار برویم از سر کوی تو که تنها نرویم؟! دل قوی دار که از جور تو در پیش کسان گر چه گوییم ز رفتن سخن اما نرویم! آمدیم آذر از آن کوی به رنجش امروز ولی آن صبر نداریم که فردا نرویم آذر بیگدلی