آذر بیگدلی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۰: شب عید است، در میخانه باید بستر اندازیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شب عید است، در میخانه باید بستر اندازیم که پیش از صبح، ساقی را نظر بر منظر اندازیم بجنگ زاهدان، لشکر کشد پیرمغان فردا بیا ما نیز خود را در میان لشکر اندازیم بغارت چون گشاید دست، دست افشان غزل خوانیم بمسجد چون گذارد پای، پاکوبان سراندازیم! دبیران فلک را، چون قلم نتوان گرفت از کف؛ بیا کز برق می آتش درین نه دفتر اندازیم نکرده شیخ شهر از جهل تا تکفیر ما رندان بیا تا پیشتر ما پرده از کارش براندازیم حساب زاهدان در روز محشر مشکل است آذر! بیا تا ما حساب خود بروز دیگر اندازیم آذر بیگدلی