آذر بیگدلی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۶: میرمد صیاد، از نالیدن ما در قفس؛
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
میرمد صیاد، از نالیدن ما در قفس؛ وای بر مرغی که با ما مینهد پا در قفس آنکه بست امشب رهم بر آستان از نغمه، کاش باشدش بر ناله ی من، گوش فردا در قفس جان برد از ناله ی جانسوز من مرغی بباغ گر نبودم باز باید بود تنها در قفس نو گرفتارم، بدلتنگی نکردم خو هنوز آه اگر غافل فتد چشمم بصحرا در قفس بوی گل، هرگز پر افشانم بگلزاری نکرد؛ گاهگاهی دیده ام روی گل، اما در قفس! تا بآواز که باشد گوش صیاد آشنا؟! بلبل اندر آشیان مینالد و، ما در قفس! عندلیب باغ عشق آذر، بود کارش مدام ناله یا در دام، یا در آشیان یا در قفس! آذر بیگدلی