آذر بیگدلی
غزل ها
شمارهٔ ۶۴: روز محشر، که ز هر گوشه کسی برخیزد؛
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روز محشر، که ز هر گوشه کسی برخیزد؛ همچو من کشته، ز کوی تو بسی برخیزد نکند در دل اثر، نغمه ی مرغان چمن ناله یی کاش ز مرغ قفسی برخیزد وا نشد از نفس صبح دلم، کی باشد کآهی از سینه ی صاحب نفسی برخیزد محملش بینم و نالم که ز نالیدن من نشنود غیر چو بانگ جرسی برخیزد گریه ی ماه من، از آه ضعیفان چه عجب؟! آورد گریه چو دودی ز خسی برخیزد نکنم گوش بافسانه، بود تا روزی کز دف آوازی و از نی نفسی برخیزد سرمه ی دیده ی خونبار من آذر گردی است که ز خاک ره گلگون فرسی برخیزد! آذر بیگدلی