آذر بیگدلی
غزل ها
شمارهٔ ۵۴: عاشقم و، عشق من زوال ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاشقم و، عشق من زوال ندارد رفتنم از کویت احتمال ندارد وای بحالم، ز بیکسی که بکویت هیچکسم آگهی ز حال ندارد چون ندهم تن بدوری تو، که از پی روز فراقت، شب وصال ندارد کام دل، از نخل قامت تو چه جویم؟! غیر بر حسرت، این نهال ندارد! شکوه ی جورش کجا برم که شهیدم کرده و از کرده انفعال ندارد؟! خون اسیری کنون مریز که دانی در صف محشر زبان لال ندارد چون نکند ناله در شکنجه ی دامش مرغ دل آذر فراغ بال ندارد؟! آذر بیگدلی