اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۵۱: خراب گشته ز ویرانه که می پرسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خراب گشته ز ویرانه که می پرسی شکایت از دل دیوانه که می پرسی ز شیخ و شاب نسبنامه که می جویی حدیث عاقل و دیوانه که می پرسی اگر چراغ نباشد گلاب کی باشد دگر ز بلبل و پروانه که می پرسی دل درست نداری ز من چه می خواهی به خواب رفته افسانه که می پرسی چکد ز باده ورع وز صلاح بد مستی نظام رونق میخانه که می پرسی به جان خویش ندانم چه ماجرا داری ز آشنایی بیگانه که می پرسی اسیر شهرستانی