اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۴۸: هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هشیاریم گلی ز گلستان بیخودی رفتم ز خویش جان من و جان بیخودی هستی مرا رسانده به معراج نیستی بالاتر است از همه جا شان بیخودی گرم آشنا نگاه تو را دیده تا به خواب گردیده سراسر دیوان بیخودی بلبل شود شعور دو عالم در این چمن گل گل شکفته چاک گریبان بیخودی آگاهیم گداخت نمی سازد خرد دست من است و دامن نسیان بیخودی اسیر شهرستانی