اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۳۶: خبر ز سوز نداری سروده نای که چه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خبر ز سوز نداری سروده نای که چه برای درد نفهمیده وای وای که چه دلم چه کرد که گلزار درد و داغ تو شد بساط شاهی و ویرانه گدای که چه خمار نشئه به غیر از خیال و خوابی نیست تمیز صاف به بزم جهان ز لای که چه به خود قرار ستم داده ای که من دارم ز بیقرار شکیبم مپرس های که چه غبار کلبه ام از ذره وحشت افزاید دل دویده ز آسایش سرای که چه چه گشت در دلت این شوخی نگاه از چیست بگو بگو به خداوندی خدای که چه خروش گریه دل رام صید تأثیر است تنک شرابی (و) افشای های های که چه اسیر شهرستانی