اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۸۹: تا از دل و دین جدا نگشتیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا از دل و دین جدا نگشتیم با درد تو آشنا نگشتیم بتخانه و مسجد و خرابات ما در طلبت کجا نگشتیم آیینه آفتاب بودیم تا ذره خودنما نگشتیم ممنون شراب یا دواییم شرمنده از این هوا نگشتیم جان صبر چکیده است ما را خجلت زده جفا نگشتیم بیهوشی دایم پیاله غافل ز تو بیوفا نگشتیم در چشم کسی نمی توان رفت شادیم که توتیا نگشتیم مانند اسیر در دو عالم از سایه او جدا نگشتیم اسیر شهرستانی