اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۵۶: حرفی از شعله خویت به زبان می آرم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حرفی از شعله خویت به زبان می آرم شمع را همچو نی امشب به فغان می آرم غیرتم بین که ز تأثیر محبت هر دم تا نبردم دلت از دیده نهان می آرم گریه گرم و رخ زرد نظر کن که چو شمع چمن شعله به گلگشت خزان می آرم فهم آن بیهده گویی نکنم هرگز اسیر اینقدر هست که حرفی به زبان می آرم اسیر شهرستانی