اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۳۹: نگران که بود رشک به حسرت دارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نگران که بود رشک به حسرت دارم لاف مهر که زند داغ محبت دارم وصل اگر هست خموشی گره اظهار است بس خجالت که زهمراهی فرصت دارم تشنه کشتن خود ساخته آسودگیم شخص بیتابی سیمابم و طاقت دارم چون به یادت نفس سرد کشم آب شوم بسکه از هستی خود بی تو خجالت دارم خوشه چین ذره ام از پرتو خورشید دلت صدف معنی بکرم چه طبیعت دارم فکر دریوزه گران فهم کلامم نکند طبع مستغنی خود ساخته منت دارم آشنا فکر کسی با سخنم نیست اسیر معنی پاک ز آلایش صورت دارم اسیر شهرستانی