اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۲۲: در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در زمین دل خود تخم رضا کاشته ام هر نفس خرمن شکری است که برداشته ام با خیالت همه در خلوت یک حیرانی دیده ام برگ گل و آینه پنداشته ام به چه رو طوطی آیینه دیدار شوم چقدر پاس پریشان نظری داشته ام برگ گل بال شعف سازم و پرواز کنم خاری از راه تمنای تو برداشته ام در نظر کیست ندانم ز که گویا شده ام که وجود دو جهان را عدم انگاشته ام همه حیرت شده ام عجز گواه است گواه پیش از این دست و دلی پا و سری داشته ام بی نیاز دو جهان گشته ام از یادش اسیر آرزو در دل غارتزده نگذاشته ام اسیر شهرستانی