اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۱۵: لبریز خنده است چمن از هوای گل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لبریز خنده است چمن از هوای گل می خور که پایتخت نشاط است پای گل دیوانه را هوای جنون باغ دلگشاست گرید به جای باده و خندد به جای گل هر جا که هست در نظرم جلوه می کند گه در لباس شعله و گه در قبای گل یکدسته گل ز رنگ حنا هم نبسته ای دانسته ای که چیست مگر مدعای گل بیهوشیم ز میکده سایه گل است گویا سری کشیده نگاهت به پای گل هر چند جلوه گلم از هوش می برد داغم که رنگ و بوی که شد آشنای گل در دیده اسیر خلد خارهای رشک گر در نظر خیال تو آید به پای گل اسیر شهرستانی