اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۸۷: شکار آینه گردیده آه می رسدش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شکار آینه گردیده آه می رسدش پری کشیده به دام نگاه می رسدش چه طعنه ها که به خورشید می تواند زد شکسته از مژه طرف کلاه می رسدش سپند طاقت سیماب دستگاه مرا چهار چشم تغافل پناه می رسدش شکسته آینه زنگ بسته ای دارم که دعوی نسب مهر و ماه می رسدش نظاره در چمن آرزو چه کم دارد چو گل شکستن طرف کلاه می رسدش گداختیم و مروت خجل نمی گردد ز دعوی که قسم بر گواه می رسدش اسیر شهرستانی