اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۳۲: از آتش ما گر نفسی دود برآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از آتش ما گر نفسی دود برآید از شرم نگاهش عرق آلود برآید لبریز چه شور است دگر انجمن ما کز هر جگری ناله نمکسود برآید از غیرت آهم گل عشقی نتوان چید آتش بود آن لاله کز او دود برآید گلچین فریبش نشود زخم دل ما الماس گر از مرهم بهبود برآید جایی که نگاهت سخن از حوصله پرسد دل گر همه بود است که نابود برآید از غم چه گریزی که ز همراهی عشقت گر بود دل از تربت محمود برآید جایی که اسیر تو کند نغمه سرایی دود از جگر زمزمه عود برآید اسیر شهرستانی