اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۱۵: قاصدی از گرد جولانش به هر سو می دود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قاصدی از گرد جولانش به هر سو می دود از پی گرد نگاهش چشم آهو می دود حسرت جاویدش از هر قطره خون گل می کند خضر در دنبال ناوک خورده او می دود در سواد زلفش از تاراج شوخی خواب نیست وحشی رم خورده ای از هر سر مو می دود خنده پنهان به رسوایی جنون بر می دهد دل کجا دیگر به ذوق آن سر کو می دود می نویسم نامه و از هر سر مویم اسیر قاصد دیگر ز شوق آن جفا جو می دود اسیر شهرستانی