اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۱۴: چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشمت امشب ساقی و بیطاقتی پیمانه بود یک نگاه آشنا تکلیف صد میخانه بود لطف پنهان ناز پرورد تغافل بوده است یاد ایامی که با من چشم او بیگانه بود می زدم امروز لاف زهد پیش زاهدی تار آه از پاره دل سبحه صد دانه بود دوش از نظاره شمع رخش خوابم ربود هر سر مژگان شوخش رمز صد افسانه بود شد فزون آسایش ما از خرابیهای دل صندل درد سر ما گرد این ویرانه بود اسیر شهرستانی