اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۴۰: نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا سوزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیم داغ گلی تا هر دو رویم یک هوا سوزد دلم در آتش خویی نمی سوزد که واسوزد دل پر آتشم در انتظار سوختن چون شد که از مستی نداند داغ او را بر کجا سوزد غمت اقبال را همسایه خود کرد و می ترسم گرفتار تو داغ از سایه بال هما سوزد ز رشکم سوختی لاف محبت واگذار ای دل بده انصاف یک آتش تو را سوزد مرا سوزد چه می پرسی اسیر از آفت برق نگاه او دل و جان کفر و ایمان سوخت تا دیگر که را سوزد اسیر شهرستانی