اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۳۹: سررشته جنون ره اهل هوس نزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سررشته جنون ره اهل هوس نزد بند گران به پای مگس هیچ کس نزد روشندلی ز پرتو افتادگی بود بیهوده شعله دست به دامان خس نزد خون شد درون سینه دل و شکوه سر نکرد بحری است اینکه غیر خموشی نفس نزد آیینه در غبار کدورت نشست اسیر روشندل آنکه تکیه به این یک نفس نزد اسیر شهرستانی