اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۰۹: خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خواب اگر پی به سرگریه شبگیر آرد صبح را بهر شفاعت به چه تدبیر آرد سبزه شد دود چراغ دل و بیداد هنوز بر سرخاک منش دست به شمشیر آرد چون سراسیمه نباشم که به هر گردش چشم صیدی از سایه مژگان به سر تیر آرد سیرگاهش لب جوی است و گلش سایه ابر جز جنون آب و هوا را که به زنجیر آرد گر کند نشتر فصاد خیال مژه ات خون افسرده برون از رگ تصویر آرد مشربم بین که به بزم عسس توبه اسیر می خورم خون قدحی ساقی اگر دیر آرد اسیر شهرستانی