اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۹۸: ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز خود هم می گریزد راز پنهان کسی دارد غبار وحشتم بوی گلستان کسی دارد دل دیوانه ام شبها پری در خواب می بیند سری با سایه سرو خرامان کسی دارد چه نقاشانه می آید صبا از گلشن کویش سرانجامی برای چشم حیران کسی دارد به رنگی می خرامد سرو استغنا شعار من که پنداری به زیر هر قدم جان کسی دارد ز غیرت غنچه می خندد گل زخم نمایانم مگر دل نسبت دوری به پیکان کسی دارد اسیر شهرستانی