اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۹۳: محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
محبت در غم بیدردی آزادم نگه دارد جنون در ماتم آسودگی شادم نگه دارد صفیری گر کشد مرغ قفس را ذوق پرواز است خموشی در گرفتاری ز فریادم نگه دارد به دل از ترکتاز عشق بیباکی غمی دارم خدا از چشم زخم خاطر شادم نگه دارد سواد اعظم ویرانیم نامم غم آباد است نبینم روی معموری غم آبادم نگه دارد حباب بحر آتش با لب فرسوده ای دارم نبینم آفتی گر عشق بنیادم نگه دارد مرداش گر ز خون صید دیگر زیب فتراک است بگو تا کشته در فتراک بیدادم نگه دارد من آن صیدم که با دام تغافل کرده ام الفت خدا از مهربانیهای صیادم نگه دارد اسیر شهرستانی