اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۸۶: به از درد او جان پناهی ندارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به از درد او جان پناهی ندارد ز تن منت برگ کاهی ندارد هنر نیست در خون نشاندن دلی را که سامان شبگیر آهی ندارد نبینی به عمر ابد وادیی را که تا خضر هم خضر راهی ندارد به بزمی که رشکم کند پاسبانی دلم از تو چشم نگاهی ندارد نخواهد کسی از تو خون اسیری که جز بیزبانی گواهی ندارد اسیر شهرستانی