اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۶۸: در دل خیال چشمش مست است و خواب دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در دل خیال چشمش مست است و خواب دارد دانسته عشق ما را بی اضطراب دارد کی شرم می گذارد او را به صحبت من تنها اگر نشیند از خود حجاب دارد با دل کسی چه سازد وصل و شکیب تا کی دیوانه ای به تمکین ما را کباب دارد رخش ستم سواری چوگان گرفته برکف این است گوی و میدان هر کس که تاب دارد عشق اسیر دل را جام جهان نما کرد صبح اینقدر سعادت از آفتاب دارد اسیر شهرستانی