اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۶۵: صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صدف گوهر چمن گل ابر باران دل وفا دارد ندارد هرکه امیدی به کس چون من تو را دارد به نومیدی چها دل بسته بودم خوش گلی وا شد چه دانستم که مشکل در بغل مشکل گشا دارد ندیدم خواب مطلب بسکه از تعبیر ترسیدم خوشا حال دل هرکس دماغ مدعا دارد نسیمی کز شمیمت پر زند دود از چمن خیزد دلش خوش باغبان باغ خوش آب و هوا دارد نسوزد گر حجاب روی او در پرده دلها را شرار سنگ هم پروانه از موج هوا دارد به موری خرمنی از حاصل دل می توان دادن به قدر انتظار این دانه گر نشو و نما دارد اسیر از گردش چشم کسی مخمور کی ماند اگر بیگانگی دارد نگاه آشنا دارد اسیر شهرستانی