اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۶۱: می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می گلگون ز مژگان سیاه یار می بارد دل مجنون ز ابر ساغر سرشار می بارد به جوش آورده تقصیرم چنان دریای رحمت را که جای قطره می از ابر استغفار می بارد چه درد است این چه داغ است این چه بزم این است چه باغ است این غم از دل حسرت از نظاره گل از خار می بارد بلند اقبال میخواران بنازم ابر رحمت را تماشا کن به بام خانه خمار می بارد نمی دانی چه می گویم نمی دانم چه می گویم شنیدن محو شد بیتابی از گفتار می بارد دل صد لاله خون می گردد از دریوزه حسرت شراری تا اسیر از چشم آتشبار می بارد اسیر شهرستانی