اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۴۸: اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر عارض برافروزی شرر پروانه می گردد نگاهی تا گشاید بال و پر پروانه می گردد نمی دانم چه در دل دارم امشب اینقدر دانم که مژگان تا خورد بر یکدگر پروانه می گردد سرکوی تو سازد آشیان آخر غبار من اگر قمری اگر بلبل اگر پروانه می گردد هوای شمع رخسار تو دارد شمع مکتوبم کبوتر تا گشاید بال و پر پروانه می گردد چراغانی که من دارم ندارد لاله زار امشب سرشکم می چکد از چشم تر پروانه می گردد اسیر از ناله ام دام محبت گرمیی دارد که مرغی می شود تا جلوه گر پروانه می گردد اسیر شهرستانی