اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۳۳: سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزنی پیچید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سخنها بر زبان چون رشته ها بر سوزنی پیچید خوش آزاری کشد هوشی که در فهمیدنی پیچد دلم گر پنجه با فولاد گیرد تا بد از جوهر ندارد دستم آن قدرت که طرف دامنی پیچد به خارم هر که آتش می زند در پرده می سوزم مبادا دود تلخی در دماغ دشمنی پیچد نبندد خواب غفلت بال پرواز دل روشن ندیدم ذره ای هرگز به دام روزنی پیچد به این نیرنگها صید دلم کردن به آن ماند که طفل از ساده لوحی بلبلی در گلشنی پیچد ز بیم حرف سرد دوستان آتش مزاجان را نفس دودی است کز باد صبا در گلخنی پیچد نفس پیچد چو دود از وصف هر مویش اسیر امشب چه خواهم گفت اگر آن طره در پیچیدنی پیچد اسیر شهرستانی