اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۲۵: تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیبد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تذرو جلوه ات را دیده من آشیان زیبد همای نازکت را استخوان از مغز جان زیبد دلم خوش در بغل دارد خیالت را تماشا کن چنان آیینه ای را اینچنین آیینه دان زیبد وفا سرشار و او سرمست و ساقی سرگران او نگه را بیخودی می را طرب دل را فغان زیبد نسیم وادی الفت بهار عمر جاوید است محبت را دم عیسی غبار (از) کاروان زیبد ستم پروده ام در مذهب ما شوخ چشمان را اگر صد روی دل باشد دل نامهربان زیبد زدم دست تضرع چون فلک بر دامن شاهی که خاک درگهش را خاکروب از چشم جان زیبد اسیر شهرستانی