اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۰۹: شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شب روز شد به یاد تو روشن چراغ صبح با ساغر ستاره کنم سیر باغ صبح از فیض عشق باج به قیصر نمی دهم دارم دماغ باده و دارم دماغ صبح با او به تازگی نمکی تازه کرده ام از من کنید مهر پرستان سراغ صبح در پرده بال می زند از بهر امتحان من دیده ام که باز سفید است زاغ صبح ممنون شدم ز فیض تو امشب اسیر (و) مست هرگز مباد تیره شبت بی چراغ صبح اسیر شهرستانی