اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۰۸: گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گل گل شکفته از شفق فیض باغ صبح پر گشته از شراب تماشا ایاغ صبح کافر به حسرت دل بیتاب من مباد پر سوختم به ناحیه شام داغ صبح شب را کسی به خواب نبیند چو آفتاب روشن اگر ز روی تو گردد چراغ صبح از بسکه انتظار کشیدیم سوختیم در سینه دل گداخته ام چون چراغ صبح هر شب که عزم روی تو کردم اسیروار از گرد راه خویش گرفتم سراغ صبح اسیر شهرستانی