اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۹۴: فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فرصت مجنون اگر دنبال محمل می گرفت نقش پای ناقه صحرا در سلاسل می گرفت برده بی پرواییم تا صیدگاه مدعا سعی باطل هرزه بر خود کار مشکل می گرفت رفته ام از خاطرش تقریب فریادی کجاست کاش جای آشنایی کینه در دل می گرفت در پناه داغت از محشر چه پروا داشتم گر غبارم بعد مردن دامن دل می گرفت در بیابان طلب آوارگی صیاد بود شوق ما درگام اول صید منزل می گرفت تا چها شرمنده روی محبت می شدی گر دلت آیینه ما در مقابل می گرفت گر تماشا شکوه ای می داشت از مژگان اسیر خون ما حسرت کشان دامان قاتل می گرفت اسیر شهرستانی