اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۸۰: بی جام و شیشه چشم تو خمار بوده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی جام و شیشه چشم تو خمار بوده است بی نوبهار روی تو گلزار بوده است جان کشته شهادت و دل تشنه وصال در خون تپیدنی چقدر کار بوده است در خواب پای خم شده با کعبه همسفر آن را که جذبه تو طلبکار بوده است روزی که جام شور به منصور داده اند هر کس به قدر خویش گرفتار بوده است بیهوشیم نگر به چه آگاهیی رسید توفیق در پیاله سرشار بوده است زان جنگجو شکایت بیجا مکن اسیر دایم جفا عزیز و وفا خوار بوده است اسیر شهرستانی