اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۴۶: ساغر باده شرمسار من است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساغر باده شرمسار من است عیش زندانی بهار من است تشنه بیقراریم چو سپند گره سوختن به کار من است باده پیماست هر زمان با غیر نتوان گفت یار یار من است تا در آن آستانه خاک شدم آسمان تشنه غبار من است مطلبم غیر نامرادی نیست عشق امید روزگار من است شده ام تا عزیز کرده عشق خوشدلی ننگ اعتبار من است آشنایان جگر خراشانند هر که بیگانه تو یار من است سوختم زان نگه چو شمع اسیر شعله لوح سر مزار من است اسیر شهرستانی