اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۲: شوخیش بسکه وحشی افسانه دل است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شوخیش بسکه وحشی افسانه دل است در دیده می نشیند و بیگانه دل است اهل وفا ز دیدن هم گشته اند مست رنگ شکسته باده پیمانه دل است عمرش به عذر خواهی مهر و وفا گذشت عاشق خجل ز تربیت دانه دل است وحشی نگاهی از در و دیوار می چکد چشم غزال روزن ویرانه دل است از خاکروبیش به نوا می توان رسید گوهر غبار گوشه ویرانه دل است آهو نظر ز تربت دیوانه دیده است معلوم می شود که پریخانه دل است دارد حیا اسیر تو را در لباس عقل عمری است کز نگاه تو دیوانه دل است اسیر شهرستانی