اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۳: دل بی غم گل بی آب و رنگ است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل بی غم گل بی آب و رنگ است بهار گلشن آیینه زنگ است سر بد مستیی دارم به گردون میم در ساغر داغ پلنگ است؟ هلاک شوخ پرکاری که صلحش گره در گوشه ابروی جنگ است بهارستان ما در دست ساقی است گل دیوانگی را باده رنگ است نمی دانم صف آرا جلوه گرکیست میان کعبه و بتخانه جنگ است سرشکم می کند طوفان الفت به گلزاری که یکرنگی دو رنگ است غبارم در سرکویی زمینگیر شتابم مصلحت بین درنگ است اسیر از اضطراب دل چه گویم فضای گفتگو بسیار تنگ است اسیر شهرستانی