اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۲: به گلشنی دلم از دست باغبان تنگ است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به گلشنی دلم از دست باغبان تنگ است که جای نکهت گل هم به گلستان تنگ است سخن به لعل که شد آشنا نمی دانم که دستگاه سخن بر سخنوران تنگ است نگشته است کسی از فغان من دلتنگ ز میزبانی صبرم دل فغان تنگ است دل شکفته چه جویم که غربتم وطن است چگونه بال گشایم که آسمان تنگ است ز دست تیغ تو بس کار بر جهان شد تنگ لباس زخم بر اندام کشتگان تنگ است ز بسکه پر شده از کینه ام دل عالم ز التفات بتان خلق عاشقان تنگ است چنین که پر شده از آه من زمانه اسیر خیال عکس در آیینه گمان تنگ است اسیر شهرستانی