اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۶: از آنم دل عدوی اضطراب است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از آنم دل عدوی اضطراب است که در دل یاد چشمش مست خواب است گلستان محبت را هوایی است که شبنم خانه سوز آفتاب است دماغم تا رسید از می خمارم طلوع نشئه چون عهد شباب است زیادت گر شود غافل گدازد دلم از دوری آتش کباب است فراموشی است تیغ کینه خصم تلافی در دلم نقشی بر آب است به خون خویش ما را نشئه دارد مگر شمشیر او موج شراب است اسیر از دوست پرسیدن چه حاجت سؤال ما که دشنامش جواب است اسیر شهرستانی