اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۱: ز گر مخوییت آتش ز لاله زار گریخت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز گر مخوییت آتش ز لاله زار گریخت ز زهر چشم تو صیاد از شکار گریخت مگر به گردش چشم تو سال عاشق گشت که عید ناشده امسال او به پار گریخت رمیده شهر به صحرا ز دل تپیدن من به این امید که پرسد کسی چکار گریخت؟ تپیدن دلی از بیقراریم گل کرد که رنگ وعده ز سیمای انتظار گریخت هنر گداخته بودش زخلعت رنگین گهر زشرم به دامان کوهسار گریخت وطن شناس شوم شاید از دیار غریب شمیم گل زخجالت به خارزار گریخت مگو شرار چرا شد به سنگ خاره نهان ز شوخی نفس سرد روزگار گریخت اسیر شهرستانی