اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۹۴: خار وگل را جوش یک پیمانه می دانیم ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خار وگل را جوش یک پیمانه می دانیم ما سبزه بیگانه را افسانه می دانیم ما خو به الفت کرده را بیگانه می دانیم ما سایه دیوانه را دیوانه می دانیم ما در ریاضی کز خرامت شمع مینا روشن است نکهت گل را پر پروانه می دانیم ما پیش مجنون سر بلندیها خیالی بیش نیست آسمان را سایه ویرانه می دانیم ما شعله جواله از هر ترکتازش دیده ایم هر غباری را پر پروانه می دانیم ما حرفی از لوح جبین دوستیها خوانده ایم آشنایان را زهم بیگانه می دانیم ما از خرابیهای دل گردیده نام ما بلند صبحدم را گرد این ویرانه می دانیم ما بیقراریهای پنهان گفتگوی ما بس است از تپیدنهای دل افسانه می دانیم ما تا سواد خط سودای تو روشن کرده ایم نو خطان را سبزه بیگانه می دانیم ما جلوه ا یجاد در نور چراغ خود گم است آفرینش را پر پروانه می دانیم ما کس نمی فهمد زبان گفتگوی ما اسیر هر چه می دانیم ما بیگانه می دانیم ما اسیر شهرستانی