اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۹۲: هر چند تپید بسمل ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر چند تپید بسمل ما خندان تر گشت قاتل ما گر برق ز آبرو نیفتد خجلت زدگی است حاصل ما در سینه دگر سخن نمانده است جای دل اوست یا دل ما دیوانه آن نزاکت خو شد زلف پری سلاسل ما می جوشد خنده از گل او می روید لاله از گل ما گوشی نکشید گوش دردی فریاد ز حسرت دل ما در سینه گلستان نگنجد زخمی که شکفته در دل ما بر دوری ما چرا نخندد جامی زده حسرت از دل ما از زخم نهان که بیشتر باد گل کرد بهار در گل ما کس را به سخن نمی گذارد گر قاتل ماست قاتل ما چندانکه اسیر درد دیدیم آسان تر گشت مشکل ما اسیر شهرستانی