اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۸: داد تاراج مزن صبر نینباشته را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
داد تاراج مزن صبر نینباشته را خجل از عشق مکن طاقت پنداشته را چه دلی داده به دهقانی من ابرکرم خرمنی ساخته ام دانه ناکاشته را باغبان چون نکند بستر آسایش خویش سایه نخل قد از خون دل افراشته را تهمت آلودگی غیرت جاوید حرام رشک بر خویش ز بیداد تو نگماشته را پاک بین باش که آیینه دل ساخته اند دیده پاس پریشان نظری داشته را نزند بال هما جزگل خاری بر سر دست بر دل ز تمنای تو نگذاشته را نبری نامش اگر ساغر جم گشته اسیر چشم امید به دست دگران داشته را اسیر شهرستانی