اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۱: لعلت زجام شیر و شکر می دهد مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لعلت زجام شیر و شکر می دهد مرا ساغر ز آبروی گوهر می دهد مرا ساغر به طاق ابروی وحشت کشیده ام بیگانگی ز خویش خبر می دهد مرا ساقی ستم ظریف و می از شعله شوخ تر جامی نداده جامی دگر می دهد مرا گردم به جستجوی تو پرواز می کند در خاک هم هوای تو پر می دهد مرا گر دیده باغبان بهار خیال خویش شبنم به جای خون جگر می دهد مرا هر ناله ای که کرد فراموش سینه ام پیغامی از زبان اثر می دهد مرا پیغام من شکنجه کش انتظار نیست قاصد نرفته شوق خبر می دهد مرا گر دیده بحر گوهر مقصود دامنم تا ناخدا نوید خبر می دهد مرا شد گرد عزلتم گل آوارگی اسیر حب وطن نوید سفر می دهد مرا اسیر شهرستانی