اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۷: کو گریه ای که بی خبر از جا برد مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کو گریه ای که بی خبر از جا برد مرا غافل به باغبانی صحرا برد مرا آن خار بی برم که چمن سایه من است خس نیستم که قطره ای از جا برد مرا شرمنده ام ز خضر که چون کعبه نجات تخت روان آبله پا برد مرا هرگز ندیده است کسی وصل در فراق دل پیش اوست گریه به هر جا برد مرا کردم خیال یار و شدم محو خود اسیر آیینه ای مگر به تماشا برد مرا اسیر شهرستانی